توسعه یدک

عرضه کننده قطعات و لوازم یدکی کلیه ماشینهای ایرانی و خارجی

توسعه یدک

عرضه کننده قطعات و لوازم یدکی کلیه ماشینهای ایرانی و خارجی

حرف مشتری گوهر است

بخش پونتیاک شرکت خودروسازی جنرال موتورز شکایتی را از یک مشتری با این مضمون دریافت کرد:» این دومین باری است که برایتان می نویسم و برای این که بار قبل پاسخی نداده اید، گلایه ای ندارم، چرا که موضوع از نظر من نیز احمقانه است! به هر حال، موضوع این است که طبق یک رسم قدیمی، خانواده ما عادت دارد هر شب پس از شام به عنوان دسر، بستنی بخورد. سالهاست که ما پس از شام رأی گیری می کنیم و براساس اکثریت آرا نوع بستنی، انتخاب و خریداری می شود. این را هم باید بگویم که من به تازگی یک خودروی شورولت پونتیاک جدید خریده ام و با خرید این خودرو، رفت و آمدم به فروشگاه برای تهیه بستنی دچار مشکل شده است. لطفاً دقت بفرمایید! هر دفعه که برای خرید بستنی وانیلی به مغازه می روم و به خودرو باز می گردم، ماشین روشن نمی شود. اما هر بستنی دیگری که بخرم، چنین مشکلی نخواهم داشت. خواهش می کنم درک کنید که این مسأله برای من بسیار جدی و دردسر آفرین است و من هرگز قصد شوخی با شما را ندارم. می خواهم بپرسم چطور می شود پونتیاک من وقتی بستنی وانیلی می خرم، روشن نمی شود، اما هر بستنی دیگری می خرم، راحت استارت می خورد؟ 
مدیر شرکت به نامه عجیب دریافتی با شک و تردید برخورد کرد، اما از روی وظیفه و تعهد، یک مهندس را مأمور بررسی مسأله کرد. مهندس خبره شرکت، شب هنگام پس از شام با مشتری قرار گذاشت، آن دو به اتفاق به بستنی فروشی رفتند، آن شب نوبت بستنی وانیلی بود. پس از خرید بستنی، همانطور که در نامه شرح داده شد، ماشین روشن نشد! مهندس جوان و کنجکاو،۳ شب پیاپی دیگر نیز با صاحب خودرو به فروشگاه رفت. شبی نوبت بستنی شکلاتی بود، ماشین روشن شد. شب بعد بستنی توت فرنگی، و خودرو براحتی استارت خورد. اما شب سوم دوباره نوبت بستنی وانیلی شد، باز ماشین روشن نشد!
 نماینده شرکت به جای این که به فکر یافتن دلیل حساسیت داشتن خودرو به بستنی وانیلی باشد، تلاش کرد با موضوع منطقی و متفکرانه برخورد کند. او مشاهدات فنی خود را از لحظه ترک منزل مشتری تا خریدن بستنی و بازگشت به ماشین و استارت زدن برای انواع بستنی ثبت کرد. این مشاهده و ثبت اتفاق ها و مدت زمان آنها، نکته جالبی را به او نشان داد: بستنی وانیلی پرطرفدار و پرفروش است و نزدیک در مغازه در قفسه ها چیده می شود، اما دیگر بستنی ها داخل مغازه و دورتر از در قرار می گیرند، پس مدت زمان خروج از خودرو تا خرید بستنی و برگشتن و استارت زدن برای بستنی وانیلی کمتر از دیگر بستنی هاست. این مدت زمان مهندس را به تحلیل علمی موضوع راهنمایی کرد و او دریافت پدیده ای به نام قفل بخار(Lock Vapor) باعث بروز این مشکل می شود. روشن شدن خیلی زود خودرو پس از خاموش شدن، به دلیل تراکم بخار در موتور و پیستون ها مسأله اصلی شرکت پونتیاک و مشتری بود.
 باید بدانیم مشتریان ما به زبانهای مختلفی سخن می گویند، ایشان از ادبیات متفاوتی برای گفتن بهره می گیرند. اگر حرف مشتری را خوب گوش کنیم، می توانیم با توجه به لحن گفتار ایشان درک فراتری از آنچه می خواهند به گوش ما برسانند، داشته باشیم.
 آیا همه حرفهای مشتریان ما باید منطقی، اصولی و مرتبط با موضوع باشد؟ اگر مشتری چیزی می گوید که به نظر مسخره و بی ربط است، یا شکایتی عجیب را طرح می کند، چگونه برخوردی شایسته اوست؟
 یک اتفاق نادر برای یک مشتری و پیام به ظاهر احمقانه او می تواند روشنگر مسیر، بهترین راهنما و کمک ما در بهتر شدن محصول و خدمات بنگاه ما شود. اگر در پی نوآوری هستیم، باید به طور جدی ساز و کار»خوب گوش دادن« و »شنیدن« صدای مشتری را طراحی کنیم. شما مشتریان خود را می شناسید؟ صدایشان به گوشتان می رسد؟

بی ربط و با ربط، حرف مشتری گوهر است

چگونه بر رقیبان برتری بیابیم؟

ضرب المثل قدیمی تجاری می گوید، نمی توانید برای همگان همه چیز باشید. این ضرب المثل در کسب و کار و مخصوصا در کار فروش کاملا صدق می کند. در دنیایی که همه چیز به سمت تخصصی تر شدن پیش می رود، شما نمی توانید کاری کنید که همه مردم علاقه مند به خرید از شما باشند. پس چگونه گروه عظیمی از  علاقه مندان را به خود جلب کنیم تا به آنها بفروشیم؟ به عبارت دیگر ، چگونه خود را از رقیبان متمایز سازیم تا مشتری بجای خرید محصولات مشابه ، محصول ما را بخرد؟

جواب این سوال بسیار ساده است. بخش کوچکی از بازار را انتخاب کرده آنرا ازآن خود سازید. بخشی از بازار را بیابید که توسط رقیبان اشغال نشده است و یا بخوبی مورد استفاده قرار نگرفته شده است. تخصص خاصی را انتخاب نمایید که نیاز به آن وجود دارد، و کسی آنرا ارائه نمی دهد. در زمینه ای خاص متخصص باشید. زمینه ای که بازار شما به آن نیاز دارد.

بلافاصله اینطور نتیجه گیری نکنید که بنابرین باید تغییرات عمده ای در کار خود ایجاد کنید. کاری که باید انجام دهید آن است که نحوه بازاریابی خود را تغییر دهید، بطوری که ذهنیت دیگران نسبت به کارتان تغییر کند.

بگذارید بیشتر در این زمینه توضیح دهیم. اگر شما خشک شویی دارید، حسابدار هستید یا قطعات کامپیوتر می فروشید، با تمامی دارندگان خشک شویی، حسابداران و فروشگاههای کامپیوتری در رقابت هستید. عوامل رقابتی شما محصولات و قیمت آنها خواهد بود. در اینصورت همواره باید در رقابت روزانه با رقیبان باشید. اگر آنها فروش ویژه ای دارند، شما هم مجبور به انجام کاری مشابه خواهید شد.

ولی با تمرکز بازاریابی بر روی قسمت خاصی از بازار شرایط تغییر خواهد کرد. در اینصورت شما خود را حرفه ای و بی رقیب خواهید ساخت. شما می توانید در یک جمله تفاوت خود را با دیگران بیان کنید و از رقابت بر روی قیمت خلاص شوید..

فرض کنید شعار شما "خشک شویی لباسهای قرانقیمت و لباسهای عروسی با نهایت دقت" باشد. در اینصورت با انتخاب بخش کوچکی از بازار، از رقیبان متمایز شده اید. بعید است شخصی لباس گرانقیمت خود برای صرف هزینه ای پایین تر، به رقبا بدهد، زیرا شما خود را بعنوان متخصص لباسهای گرانقیمت معرفی کرده اید. یا اگر شما خود را بعنوان حسابدار شرکتهای واردات و صادرات معرفی کنید، مشتریان ، بین شما و حسابداران معمولی تمایز قائل خواهند شد.